سلام به همه دوستداران ماهیگیری و طبیعت
من 2 سالی بود که در باره ماهیگیری نمینوشتم.راستش اصلا سفر درست و حسابی هم که قابل نوشتن باشه نرفته بودم. تا اینکه تابستون گذشته یه سفر رفتم که چون دوست دارم ماهیاش همیشه همینطوری بمونن(نسلشون کنده نشه) اسمشو نمیگم و اسمشو میزارم نا کجا آباد.
یکی از آخر هفته های مرداد بود که با قطار به سمت ناکجا آباد حرکت کردبم.ابن ناکجا آباد ما در فاصله 20 کیلومتری یکی از شهرا قرار داره و ما اول با قطار به اون شهر و بعد با تحمل مشقات فراوان رفتیم محل مورد نظر.
خوشبختانه این ناکجا آباد ما برای ماهیگیران عزیز(اهم از مجاز و غیر مجاز) هنوز شناخته نشده و هنوز ماهیهای بزرگی داره.بعد از رسیدن 1 ساعتی صرف اسکان و برپا کردن کمپینگ شد.دیگه ساعت 3 شده بود که شروع کردیم به ماهیگیری.بعد از 2 ساعت بزرگترین ماهیه زندگیمو گرفتم.
تا حالا همچین کپوری دیدین.حتما مینونین تصور کنید یه همچین کپوری چقدر زور داره و بیرون کشیدنش چقدر لذت بخشه.
بعد از این موفقیت تاریخی دیگه برای اون روز بی خیال شدیم و ماهی های عزادار رو به مناسبت صید پدر بزرگشون به مدت یه شب راحت گذاشتیم .
اگه اهل طبیعت گردی باشید حتما با لذت خوابیدن تو چادر و کیسه خواب آشنا هسنید و می دونید چه صفائی داره.اگرم نا حالا تجربه نکردید بدونید لذت بزرگی رو از دست دادید و سریع اقدام کنید(البته با تجهیزات کافی و مناسب)
البته باید خودتون رو برای روبرو شدن با حیوونایی مثل شغال و سگ گله و سگهای ولگرد آماده کنید(معمولا اگه کاری باهاشون نداشته باشید کاری باهاتون ندارند)و از شنیدن صدای گرگم (البته توی تابستون و اگه زیاد جای پرت نرفتید)نترسید.
ولی خداییش صدای شغال بعضی واقعا مو به تن آدم سیخ میکنه
صبح بعد از خوردن صبحانه دوباره شروع کردیم که در کل یه روز خوب با سبد پر برامون بود.
اگه منم اجازه می دادم ماهیم یه 5 سال دیگه تو آب باشه اونوقت مثل این ماهیگیر آلمانی رکورد میزدم.
شبیه ماهی من نیست؟
شاد و پیروز باشید
راستی اگه فهمیدید محل ماهیگیری کجاست صداشو در نیارید.
خوش آمدي
یه وقت بدون نظر دادن نری بیرون
۱۳۸۶ بهمن ۲۶, جمعه
ماهیگیری در ناکجا آباد
اشتراک در:
پستها (Atom)